کتاب اثر مرکب نوشتهی دارن هاردی که برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، کتاب مفیدی در حوزهی خودیاری و موفقیت است که به بررسی اثر گامها و انتخابهای کوچک به ظاهر کماهمیت در زندگیمان میپردازد. دارن هاردی در این کتاب گامهایی برای اصلاح سیستم عاملی که زندگی ما را اداره میکند و آن را اثر مرکب میخواند پیشنهاد میکند. هاردی تمامی نکات کتاب را از تجربیات خود بهعنوان مشاور حوزهی موفقیت استخراج کرده است.
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب نکاتی را به خواننده گوشزد میکند که خود از آن آگاه است و فقط نیاز به یادآوری و داشتن برنامهای برای به کار بستن آنها دارد. «اثر مرکب» جزو پرفروشترین کتابهای مجلهی نیویورک تایمز و مجلهی وال استریت ژورنال است به بیان اصول اساسی قرار گرفتن در مسیر موفقیت میپردازد. از جملهی این اصول، مدیریت عادتها و ایجاد عادتهای کوچک خوب و از بین بردن خردهعادتهای نامناسب است.
در این کتاب دارن هاردی ابتدا به بیان میزان اهمیت اثر مرکب در عمل میپردازد و با مثالهایی این اثرگذاری را به مخاطب نشان میدهد. سپس در فصلهای بعدی کتاب به بررسی اثرگذاری انتخابها و عادتهای افراد پرداخته است. سپس به جهتدهی مخاطب برای قرار گرفتن در مسیر هدف خود، مدیریت کردن عوامل تاثیرگذار بیرونی و شتاب گرفتن در مسیر رسیدن به هدف میپردازد. در پایان این کتاب، نویسنده از مخاطب خود میخواهد تا این کتاب را نه بهعنوان کتابی که یک بار آن را مطالعه کردهاند و تمام شده است، بلکه بهعنوان یک راهنمای عملی که هر زمان نیاز بود میتوانند به آن مراجعه کنند در نظر بگیرد.
اثر مرکب همان سیستمعاملی است که خوب یا بد، زندگی ما را اداره میکند. به گفتهی دارن هاردی «اثر مرکب اصل درو کردن پاداشهای عظیم از مجموعهای از انتخابهای کوچک هوشمندانه است.» و این خود به این معناست که انتخابها و تصمیمات کوچک و ایجاد تغییرات کوچک هوشمندانه میتواند در نهایت به تفاوتهای بنیادین منجر شود. در این کتاب دارن هاردی شش اصل اساسی را که این اصل و سیستمعامل را ایجاد میکنند، ارائه کرده است.
دارن هاردی در کتاب اثر مرکب با بررسی آثار انتخابها و عادتها به بیان فرمولی میپردازد که به ادعای او «زندگیات در این فرمول خلاصه میشود». این فرمول از ترکیب انتخابهای فرد، رفتارها و عادتهایش و مرکب شدن به دست میآید و به صورت زیر است:
هدفها (اثر مرکب) = انتخابها + رفتار + عادتها + زمان (مرکب شدن)
که در آن انتخاب همان تصمیمهای فرد، رفتار اقدامات او، عادت انجام مکرر اقدامات اوست که به همراه مرکب شدن (اثر زمان) میتواند فرد را به هدفهایش برساند.
دارن هاردی در کتابش مثالهای مختلفی از اثرگذاری بهرهگیری از اثر مرکب ارائه میدهد. از جمله این مثالها میتوان به مثال «سکهی یک سنتی جادویی» و «سه دوست» اشاره کرد.
«سکهی یک سنتی جادویی» به این اشاره دارد که اگر بین دریافت ۳ میلیون دلار بهصورت نقد و دریافت یک تک سنتی که در هر روز ارزشش دوبرابر میشود دومی را انتخاب کنید تا روز ۲۹ام عایدیتان از ۳ میلیون دلار کمتر خواهد بود. در روز ۳۰ام این مقدار تازه به ۳.۵ میلیون دلار میرسد ولی اگر در این ۳۱ روز شکیبا باشید در روز پایانی این مقدار به ده میلیون و هفتصد و سی و هفت هزار و چهارصد و هجده دلار و بیست و چهار سنت خواهد رسید که مبلغی بیش از سه برابر مقداری است که با انتخاب گزینهی اول میتوانستید به دست آورید.
مثال «سه دوست» روایت زندگی سه دوست را بیان میکند که هرکدام شیوهای متفاوت در زندگی خود پیش گرفتهاند. دوست شمارهی یک هیچ تغییری در زندگی خود ایجاد نمیکند، دوست شمارهی دو شروع به ایجاد تغییرات مثبت بسیار کوچک، مثل روزانه ده صفحه کتاب میخواند و دوست سوم چند تصمیم بسیار کوچک بد مثل اضافه کردن نوشیدنیهای الکلی به برنامهی غذاییش میکند. این سه دوست بعد از پنج ماه همچنان تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارند ولی در حدود ماه بیست و پنجم کمکم تفاوتهای آشکاری بینشان قابل رویت خواهد بود و در ماه سی و یکم این تفاوتها شگفتانگیز میشود. دوست شمارهی یک هیچ تغییر خاصی در زندگیش رخ نداده است در حالی که دوست شمارهی دو تقریبا هزاران ساعت صرف مطالعه کتابهای مفید کرده است و دستاورد دوست شمارهی سه ۱۵ کیلو اضافه وزن و افزایش نارضایتیش از زندگی است.
دارن هاردی با بیان این مثالها به اثرگذاری اثر مرکب اشاره میکند و اذعان دارد که «زیبایی اثر مرکب، سادگیاش است». همین سادگی و تاثیرات ناملموس در نهایت منجر به تفاوتهای عظیم میشود.
آدمی باش که میتواند بگوید نه! این خوب نیست که بتوانی همیشه با جمعیت همرنگ شوی. فردی غیر معمول باش، فردی خارقالعاده.
به روابط خودتان نگاهی بیاندازید و مطمئن شوید سه ساعت را با شخص سه دقیقهای نمیگذرانید.
در زندگیتان آنچه را به دست خواهید آورد که بپذیرید و فکر کنید شایسته آن هستید!
نگاه کردن به خودتان به عنوان سختترین رقیبتان یکی از بهترین روشهای چندین برابر کردن نتایج است.
اگر پیشرفتی را که دوست دارید داشته باشید، ندارید، اما توانایی آن را در خود حس میکنید، تنها به این دلیل است که اهدافتان را به روشنی تعریف نکردهاید
نظرات کاربران